نسل ما تا قبل از ظهور مارادونا ، جیزی از فوتبال دنیا نمی دانست. ما بچه بودیم و بزرگترین اسمهای ورزشی زندگی مان ناصر حجازی و علی پروین و یک کمی هم حسن روشن بودند. اما مارادونا که با آرژانتین به مکزیک رفت و با آن نمایش خیره کننده و با شکوه جام جهانی را به سرزمین نقره برد دریچه تازه ای رو به جهان فوتبال مقابل ما گشوده شد.
آن روز ها فوتبال دنیا روی کاکل یک نام می چرخید. دیه گو آرماندو مارادونا جواهر تابناک فوتبال که رقیبی برای خود متصور نبود. آلمان با رومنیگه، فرانسه با پلاتینی ، برزیل با زیکو ، بلژیک با انزو شیفو ، انگلیس با گری لینه کر و همه تیم های مطرح عالم با ستارگان ریز و درشت خود تسلیم تکنیک و قدرت فرماندهی فوق ستاره بی بدیل فوتبال آرژانتین و باشگاه بارسلونا شده بودند
جام جهانی ۱۹۸۶ با نام مارادونا عجین شده است. انگلستان که چهار سال قبل در ۱۹۸۲ فاتح جنگ با آرژانتین بر سر جزایر فالکلند شده بود در میدان مسابقه ورزشی هم سودای به زیر کشیدن پرچم آرژانتین را در سر می پروراند اما دو گل سرنوشت ساز از مارادونا که به گل قرن و دست خدا معروف شدند تک گل انگلستان را بی ثمر کرده و شکست سربازان فوتبالی ملکه را رقم زد.
بارسا از اینکه بهترین فوتبالیست دنیا را در اختیار داشت به خود می بالید اما مصدومیت شدید و دوری طولانی از میادین و درگیری فیزیکی در فینال جام حذفی اسپانیا عمر حضور دیگو در نیوکمپ را کوتاه کرد و او در انتقالی بزرگ و عجیب به جنوب ایتالیا رفت. ناپولی تیمی کوچک و بی افتخار اما به شدت محبوب نزد اهالی شهر فقیر نشین ناپل حالا بزرگ ترین فوتبالیست دنیا را کنار خود داشتند.
جالب اینکه ما دهه پنجاهی ها هم مثل اهالی این شهر طرفدار ناپولی شدیم. آنجا سه تفنگدار هلندی میلان انتظار او را می کشیدند. گولیت، فان باسن و فرانک ریکارد که مثلث مرگباری را در تیم ملی هلند و باشگاه متمول آث میلان تشکیل داده و همراه با کومان لاله های نارنجی را بر بام فوتبال اروپا نشانده بودند.
آنها هرگز گمان نمی کردند فاتح جام جهانی به تنهایی ناپولی را تبدیل به قدرت برتر فوتبال ایتالیا کرده و آنها را کنار بزند. اما دیگو در همان روزهای طلایی شان از این بزرگان مستطیل سبز مغلوبی تمام عیار ساخت.
مارادونا میدرخشید و بیش از پیش برای هواداران فوتبال دلبری می کرد تا اینکه جام جهانی به سرزمین مافیا رفت. شکست ایتالیا در ضربات پنالتی اتفاقی بود که گرچه راه صعود آرژانتین به فینال را هموار کرد اما منجر به افول ستاره اقبال این چهره جاودانه ورزش شد! کسی که شایستگی فراوان برای بالا بردن دومین جام جهانی متوالی اش داشت اما در افتادن با ژائو هاوه لانژ ، رئیس فیفا ، این فرصت بزرگ را برای همیشه از او گرفت. آنها مغلوب پنالتی نادرستی شدند که داور فینال تقدیم آلمان غربی کرد!
افتادن در دام اعتیاد و مصرف کوکائین و محرومیت پانزده ماهه تصویری مبهم از خالق بهترین صحنه های فوتبال ارائه کرد. او دیگر آن مارادونای سابق نشد حتی وقتی جام جهانی ۹۴ را با گلی زیبا آغاز کرد اما شادی پس از گل و آزمایش مثبت مواد مخدر برای همیشه این کاریزماتیک ترین چهره فوتبال دنیا را از فوتبال ملی گرفت!
مارادونا همراه و مشترکا با پله بزرگترین فوتبالیست های قرن بیستم لقب گرفت اما هرگز موفق به تکرار افتخاراتش در عرصه مربیگری نشد.
او به سبک دلخواه خود زندگی کرد و سر آخر پیش از آنکه در دام پیری اسیر شود طعمه مرگ شد. دیگو را می توان اولین یاغی فوتبال دنیا دانست که به تنهایی علیه همه زورمندان فوتبال قیام کرد. مبارزی خستگی ناپذیر که قربانی توطئه شوم سران مافیا و قدرتمندان فوتبال شد.اما هرگز محبوبیت بی پایانش را از دست نداد.
افسون گر دنیای توپ گرد در جایی گفته بود“ اگر بمیرم دوست دارم دوباره زاده و فوتبالیست شوم. می خواهم بازهم دیگه آرماندو مارادونا باشم. من بازیکنی هستم که شادی بسیاری به مردم داده و همین برای من بس است و مرا راضی می کند”
او رفت ولی خاطرات زیبایی که در ذهن اهالی فوتبال به جای گذاشت برای همیشه باقی خواهد ماند. روحش شاد و یادش گرامی
انتهای پیام/د